غریـــــــــــــــــــــــــــــــــب اشــــــــــــــــنا
هی فلانی! گفتم میری؟ گفت اره گفتم منم بیام؟ گفت جایی که من میرم جای 2 نفره نه 3 نفر! گفتم بری برمیگردی؟ ... فقط خندید .... اشک توی چشمام حلقه زده بود سرمو پایین انداختم دستشو زیر چونم گذاشت سرمو بالا اورد گفت میری؟ گفتم اره گفت منم بیام؟ گفتم جایی که من میرم جای 1 نفره نه 2 نفر! گفت بری برمیگردی؟ گفتم جایی که من میرم راه برگشتی نداره من رفتم اونم رفت ولی اون مدتهاست که برگشته و با اشکهاش خاک مزارمو شست و شو میده دیدی اخر من را لمس کردی؟ ولی حیف که سنگ قبر من احساس ندارد!!! در کلاس مقنعه ی دوتا از دخترا رو که جلوت نیشستنو با سنجاق قفلی به هم وصل کنی…قیافشون دیدنیه وقتی یهو یکیشون پا شه!!! مرد از دیدگاه علم شیمی (طنز)
خواص شیمیایی این عنصر: خواص فیزیکی: ین تست در دانشگاه نورس ایسترن بوستون تهیه شده است و خوب، معلوم است که بیشتر برای دانشجوها کاربرد دارد. 8)دوست دارم که او حتما مال من باشد. ؟ من بیشتر وقتا با پای پیاده ی روز بابام مهربون شد و سوئیچشو داد گفت با ماشین برو خلا3 مام ماشیو ورداشتیمو خوشحال ولی از اونجایی که موقع برگشت بدون ماشین میرفتم یادم رفت ماشینو با خودم ببرم با تاکسی رفتم خونه هه هیچی همسایه ها ریختن میخواستن زنگ بزن 110 خودمون! همسایهامون گفتش من از دیروز تا حالا ماشینتونو ندیدم اینو ک گفت تازه گرفتم چ گندی زدم حالا مگه روم میشد بگم ماشین کجاس؟!! من/ بابا فک کنم میدونم مشین کجاس؟ بابا/ بابا دختر تو که مارو کشتی خوب کجاس؟ من/ دیروز دادی برم دانشگاه یادم رفت بیارمش!!! بابام ک کلا از من قطع امید کرد همسایه های فلان فلان شده ام تو کف پارکینگ هیلکوپتری میزدن امروز رکورد درس خوندنو شکستم..۵ ساعت شامل 1 ساعت با خودکار بازی کردم و نحوه ی ساختنشو یاد گرفتم 1 ساعت به گلهای فرش خیره شدم و به ظرافتش پی بردم 1 ساعت با مورچه ی کنار کتاب دردو دل کردم 2 ساعتم ب جلد کتاب و عکساش نگاه کردم و ب مفهومش پی بردم یعنی همچین بچه ی درس خونیم من!!!! درسته 206 ندارم ولی فرقون ک دارم توی جردن نه ولی خونه تو چالوس ک دارم چایساز نه ندارم ولی کتری ک دارم کفش پاشنه بلند نه ولی اسپرتشو ک دارم یه فرزاد که رفته دستشو داغون کرده ک دارم وای که چ حالیه همه چی عالیه خوش میگذره با اینکه گاو ما زائیده!!! دیدیرید دیدید دید دید دیرید دیدید دید دید تذکر آيين نامه اى: ساعت 2 نصفه شب یکی اول زنگید بعد اس داد من یه پسر 26 سالم از تهران به قران شمارتونو همینجوری گرفتم اگه دختری تو رو خدا ج بده خیلی دوست دارم!!! ملتت تحت فشارن بخدا... عاشق اون لحظم که استاد هی درس میده هی درس میده هی درس میده بعد یه سوال میپرسه همه مثل بز همدیگرو نگاه میکنن امروز میخوام یکی از خاطره های به یاد موندنییمو براتون بگم... یه اقا پسری بنام میثم بود که پسر خاله ی شوهر دختر خالم میشد منو میبینه و به من ابراز علاقه میکنه خلا3 با خانوادش صحبت میکنه و همه از این جریان باخبر میشن الی بابام میثم تصمیم میگیره یه روز بره پیش بابام و باهاش صحبت کنه... میگه سلام اقا خوبین؟ خسته نباشین؟ شما پدر شمیلا خانم هستین دیگه درسته؟ پدرم میگه فرمایش؟!!! دنبالش میکنه ایشالله که سالم مونده باشی!!! ما که از تو هیچ خبری نداریم. نقشه هایی که من تو دبیرستان در فرار کردن از مدرسه داشتم مایکل اسکوفیلد توی فرار از زندان نداشت... بوی شوم امتحان اید همی/ یار صفر مهربان اید همی ما ز تعلیم و تعلم خسته ایم/ دل به امید تقلب بسته ایم ما برای کسب مدرک امده ایم/ نی برای درک مطلب امده ایم (ایام جانسوز امتحانات بر شما دانشجویان و دانش اموزان کوشا تسلیت! ) بچه های دانشگاه رو از روی محل نشتن سر کلاس طبقه بندی میکنیم... 1. ردیف اول/ حال به هم زن 2. ردیف وسط/ یه سلام علیکی داریم 3. ته کلاسیا/ دمشون گرم 4. اوناییی که اصن کلاس نمیان/ اینا رفیقمن بعضی دخترا هستن که حتی اگه شکست عشقیم بخورن گریه نمیکنن نه اینکه فکر کنین سنگ باشن نه اصلا ریمل گرونه!!! فقط یه ایرانی میتونه وقتی مامور امارگیر میاد دم خونشون بگه من اینجا مهمونم صاحبخونه رفته مسافرت فقط یه ایرانی میتونه 2 سال بره سربازی 30 سالشو فقط تعریف کنه فقط یه ایرانی میتونه توی خیابون جوری زل بزنه نگات کنه که نفهمی خوشگلی یا زیپت بازه فقط یه ایرانی میتونه با سرعت بالای 120 تا یه دستش بیرون از پنجره باشه با ماشین بغل دستیشم صحبت کنه گوشیشم زنگ بخوره بخواد جواب بده تازه ماشینشم دنده ای باشه! فقط یه ایرانی میتونه همزمان 10 20 تا دوست دخترو با هم داشته باشه طوری که کسی شک نکنه! ترم اول (ترم جو گیرندگی) الو سلام مامانی منم هوشنگ وای مامانی نمیدونی چقدر اینجا خوبه دانشگاه فضای خیلی نازیه وای خدا خوابگاه رو بگو وقتی فکر میکنم امشب میخوام رو تختی بخوابم که قبل از من یه عالمه نخبه و دانشمندای این مملکت توش خوابیدن و جرقه ی اکتشافات علمی از همین مکان به سرشون زده تنم مور مور میشه... راستی مامان تو کلاسمون یه بوی مخصوصی میاد شبیه بوی خونه ی اضغر شلنگ اینا بچه ها میگن این بوی علم و دانشه لامصب اینقدرم این بو شدیده که یکی از بچه ها مدهوش شد ترم دوم ترم (عاشق شدگی) اه مریم ای عشق من ای تموم زندگیم میخوام درختی شوم و بر بالای سرت سایه بیفکنم تا بر شاخسار من نغمه سرایی کنی با تمام وجود میخواهمت عزیزم کی میشه این ترم لعنتی تموم شه من بیام خواستگاریت با هم ازدواج کنیم ترم سوم (ترم افسردگی) الو مامان سلام مامانی مریم با من کات کرد مامان جون دارم میمیرم از غصه اون تمومه وجودم بود اون عشق اولم بود ای خدا بیا منو بکش راحتم کن مامان من این زندگی رو نمیخوام دلم گرفته... ترم چهارم (ترم زرنگ شدگی) الو سلام مهشید جون منم ساسان چطوری عشقم؟ خوبی نفس؟ پیدا میدا نیستی؟ گوشی گوشی پشت خطی دارم مامانمه بعدا بهت میزنگم... به به ندا جون چه خبرا؟ کجایی فردا بیام ببینمت ترم پنجم (ترم مشروط شدگی) الو سلام استاد استاد تو رو خدا استاد جون بچت دارم مشروط میشم خواهش میکنم استاد فقط 2 نمره بده استاد تو رو خدا بخدا دیشب بابام سکته کرد مرد مامانمم دیشب از غصه از پله افتاد تو ای سی یو بستریه منم ضربه روحی خوردم دچار فراموشی شدم اصن شما رو یادم نمیاد قول میدم جبران کنم... ترم ششم (ترم ولخرجیدگی) الو مامان من خونه میخوام راستی اون 200 تومنی که فرستادی خرج پروزه شد دوباره بفرست ترم هفتم(ترم پاتوقیده گی) سلام داش مصی! حاجی دمت گرم دیگه امشب بساز ما رو... از اون پنیر شیرازیای ردیف بیار که مهمون دارم 3 سوتم ایس بیار میخوایم فضاپیمایی کنیم نوکرتم خیلی اقایی! ترم هشتم(ترم فارغ التحصیلگی) الو سلام خانم وا3 این اگهی که توی روزنامه دادید تماس گرفتم گفتید که یه ابدارچی با مدرک لیسانس و روابط عمومی بالا میخواین... اون اقایونی که به پرنیا میگن پری به سمیه میگن سمی به گلک میگن گلی همه با هم دعا کنیم یه زن بگیرن که اسمش کوثر باشه!
دیـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــــــــدم
خونـم حـلال ولـی بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدون
به پایه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
اونیكه عاشـق شده بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود
بد جوری تو كار تو مونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
برای فاتحه بهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
حالا باید فاتحه خونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
تــــموم وســـعت دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو
بـه نـام تـو سنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد زدم
غــرور لعنتی میگفـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
بازی عشـــــقو بلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
از تــــو گــــله نمیكنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
از دســـت قــــلبم شاكیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
چــرا گذشتـــم از خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودم
چــــــــراغ ره تـاریكــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیم
دوسـت ندارم چشمای مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن
فردا بـه آفتاب وا بشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
چه خوب میشه تصمیم تــــــــــــــــــــــــــــــــو
آخـر مـاجرا بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشه
دسـت و دلت نلــــــــــــــــــــــــرزه
بزن تیر خـــــــــــــــــلاص رو
ازاون كه عاشقـــت بود
بشنواین التماس رو
ــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــ
ـــــــــــ
ـــــــ
__
_
دیگر هوای برگرداندنت را ندارم…
هرجا که دلت میخواهد برو…
فقط آرزو میکنم
وقتی دوباره هوای من به سرت زد، آنقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه چشمانت، باز هم آرام نگیری…
و اما من…
بر نمیگردم که هیچ!
عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع میکنم،
که نتوانی لم دهی روی مبل های راحتی،با خاطراتم قدم بزنی!
خیلی حال میده که بری پشت بوم و رو پوشال کولر همسایه سرکه یا بنزین یا ادرار بریزی! و هیچی حال دار تر از این نیست که وقتی بو توی خونه ی همسایه میپیچه، اون همسایه مهمون داشته باشه
توی یه رستوران گرون حسابی غذا بخورین، بعد موقع حساب کردن به دوستت بگی وایسه تا بری از تو ماشین کیف پولتو بیاری. بعدش بری خونه و مفصل بخوابی
داری تو خیابون راه میری یه ماشین از بغلت رد میشه.یهو پاتو میگیری میگی آخ آاااااااااااااااای.مامان پااااااااام.بعد یارو سکته می کنه پا میذاره به فرار.شایدم نگه داره کمکت کنه که اون موقع تو باید پا بذاری به فرار
طرف گرفته خوابیده، رو دستمال کاغذی سرکه میریزی میذاری جلو دماغش، با هر نفس کلی بوی گند استشمام می کنه تا می پره! به این می گن مردم آزاری تدریجی!
ادامه مطلب
این عنصر اکثرا در طبیعت به صورت آزاد و علاف یافت میشود! ارزان بودن این عنصر به درصد فراوانی زیاد آن برمیگردد.این عنصر گاهی به صورت یک ترکیب با ماده ای چون سولفید حسادت و سولفات روی (از نوع سنگ پای یافت شده در معادن قزوین) در خیابان یافت می گردد.این عنصر به علت واکنش پذیری زیاد همواره باید زیر نظر نگهداری شود .
برای تهیه این عنصر باید واکنشهای شیمیایی پیچیده ای را متحمل شد ! ابتدا مقداری اکسید اسکناس و نیترات زوریم شش ظرفیتی را در مقداری سنگ پای قزوین حل کرده و پس از مدتی گاز ادعا و سولفور قپی از آن متصاعد میشود در نتیجه به صورت رسوب روی دیواره ی سنگ پا باقی میماند .
البته از دمپایی و وردنه هم میتوان به عنوان کاتالیزور استفاده کرد.
بعضی از انواع این عنصر بسیار زشت و بدترکیب بوده و میل شدیدی برای ترکیب شدن با نیترات ژل و سولفونات روغن کله پاچه دارند که پس از واکنش با این مواد نسبتا قابل تحمل میشوند.
نوعی دیگر از این عنصر به علت اندکی ته چهره و آب اسکنیژه پیوند محکمی با خورده شیشه میدهد و دارای خاصیت موزیگری و همسر آزاری شدیدی هستند که برای خالص کردن این عنصر کافی ست که آن را در یک سیستم سر بسته مثل آشپزخانه قرار داد و با استات قابلمه مخلوط نمود .
از جنس بسیار سخت و خشن میباشد و به سرعت تحت تاثیر محیط و ناز و عشوه قرار میگیرد و از خود بیخود میشود.
برای ذوب این عنصر میتوان از ناز سوزآور به کمک لبخند 2 درصد وزنی- نازی استفاده کرد.
دمای جوش این عنصر بسیار پایین بوده و به سرعت به جوش می آید که برای جلوگیری از این جوشش میتوان از یک چمدان و یک اردنگی استفاده نمود و عنصر مورد نظر را به طبیعت پرتاب نمود .
نکته1: برای از بین بردن چربی - نرمی و نیش حاصل از زبان عنصر میتوان از گوشمالی به عنوان حلال استفاده کرد .
نکته ی کنکوری2: در صورت کمبود امکانات آزمایشگاهی از قبیل دمپایی و وردنه میتوان از حرارت 1500 درجه جیغ فرابنفش استفاده کرد که در این صورت رسوب به صورت موش درآمده و دارای قابلیت مفتول شدن هم میباشد!
نکته3:برای اطمینان از کم شدن خورده شیشه و سولفات روی در این عنصر میتوان تا 3 بار آن را با کابل برق100ولت الکترولیز نمود.
نکته ی 100 درصد کنکوری: به علت وجود کربنات هوش و اندکی اکسی شیطنت در عنصر زن عنصر مرد مجددا به صورت هویج رسوب میکند و از آن بخار یار و می و عشق و عاشقی متصاعد میشود که البته به محض یک برخورد موثر دیگر با عنصر زن دیگری به سرعت با آن هم الکترون شده و قضیه ی می و یار و … به صورت o2 از آن آزاد می شود .
چگونه از این تست استفاده کنیم؟
عبارات زیر را بخوانید. معشوقتان را تصور کنید و نام معشوقتان را به جای کلمه او بگذارید. حالا اگر با هر عبارت به طورکامل موافق بودید، عدد ۷، اگر نسبتا موافق بودید، عدد ۶، اگر کمی موافق بودید عدد ۵، اگر عبارت را هم درست میدانستید و هم غلط (یعنی در مورد نظرتان مطمئن نبودید)، عدد ۴، اگر با آن کمی مخالف بودید، عدد ۳، اگر نسبتا مخالف بودید، عدد ۲ و اگر بهطور کامل مخالف بودید عدد ۱ را جلو عبارت بنویسید.
۱) برای رسیدن به او خیلی عجله دارم. ؟
۲) او را خیلی جذاب میدانم. ؟
۳) او نسبت به بیشتر مردم، عیبهای کمتری دارد. ؟
۴) برای او هر کاری که لازم باشد، انجام میدهم. ؟
۵) به نظر من، او خیلی دلربا است. ؟
۶) دوست دارم احساساتم را با او در میان بگذارم. ؟
۷) وقتی با هم کاری را انجام میدهیم، کار برایم خیلی خوشایند است. ؟
۹) اگر اتفاقی برای او بیفتد؛ خیلی ناراحت میشوم. ؟
1۰) خیلی وقتها به او فکر میکنم. ؟
۱۱) خیلی مهم است که او به من علاقه داشته باشد. ؟
۱۲) وقتی با او هستم، کاملا خوشحالم. ؟
۱۳) برایم دشوار است که برای مدتی طولانی از او دور باشم. ؟
۱۴) خیلی به او علاقه دارم. ؟
راهنمای نمرهگذاری:
حالا عددهایی را که جلوی هر عبارت گذاشتهاید، با هم جمع بزنید.
* شمایی که بالای ۸۹ نمره آوردهاید، وضعتان خراب است. شما بدجوری عاشق شدهاید و اگر صادقانه به پرسشها پاسخ دادهاید، در عشقتان هیچ شکی نمیتوان کرد.
* اگر نمرهتان حول و حوش ۷۸ تا ۸۸ میچرخد، شما هم به احتمال خیلی زیاد عاشق هستید و چیزی نمانده است که در بالای قله عشق بایستید.
* اما اگر نمرهتان بین ۶۸ تا ۷۷ باشد، احتمال کمتری وجود دارد که عاشق باشید. اما شما هم به هر حال عاشقاید.
* کسانی که از ۶۸ پایینتر آوردهاند، بهتر است که خودشان را گول نزنند. به احتمال زیاد چندان عاشق نیستند.
* کسانی که از ۵۸ پایینترند، به هیچوجه عاشق نیستند. این گروه بهتر است پیشه دیگری برای خودشان دست و پا کنند و یا اسم احساسات رقیقشان را نگذارند عشق.
خیلی سخته دل بریدن، خیلی ساده است دل شکستن
سخته عاشقانه مردن، دل به هیچ کسی نبستن
یا با تاکسی میرم دانشگاه
رفتیم دانشگاه
تا فردا صبحش ک بابام رفت تو پارکینگ ک بره سر کارش یهو دید ماشین نی اقا داد بیداد ک ماشینمو دزدیدن
اره منم تزه ناراحتی گرفته بودم ک یهو یکی از
میثم توی یه عروسی
میگه ببخشید من میخواستم از دختر شما خواستگاری کنم بابام با داس
از اون موقع دیگه میثمو ندیدم که ندیدم میثم جان هر جا که هستی
من حیف شدم
Power By:
LoxBlog.Com |